فهرست مطالب

زنان مامائی و نازائی ایران - سال چهاردهم شماره 2 (خرداد و تیر 1390)

مجله زنان مامائی و نازائی ایران
سال چهاردهم شماره 2 (خرداد و تیر 1390)

  • تاریخ انتشار: 1390/03/16
  • تعداد عناوین: 8
|
  • نزهت موسوی فر، لیلی حفیظی*، حامی اشرف صفحه 1
    مقدمه

    بارداری ناخواسته با عواقب ناخوشایند جسمی و روانی برای مادر و جنین همراه است. بسیاری از موارد بارداری ناخواسته در زنانی ایجاد می شود که برای جلوگیری از بارداری به روش های بسیار مطمئن به ویژه قرص های ضد بارداری خوراکی روی آورده اند. این پژوهش با هدف بررسی میزان مصرف قرص های ضدبارداری خوراکی در حاملگی های ناخواسته و بررسی عوامل مرتبط با شکست آن انجام شد.

    روش کار

    در این مطالعه توصیفی- تحلیلی 1000 خانم باردار که در سال های 1386-1387 برای زایمان به بخش مامایی بیمارستان امام رضا در مشهد مراجعه کرده بودند از نظر بارداری ناخواسته مورد بررسی قرار گرفتند سپس مادرانی که حین مصرف قرص های ترکیبی پیشگیری از بارداری حامله شده بودند، در مورد روش مصرف آن مورد پرسش قرار گرفتند. داده ها به کمک پرسشنامه ای شامل اطلاعات جمعیت شناختی و روش پیشگیری از بارداری جمع آوری و با نرم افزار SPSS (نسخه 5/11) تحلیل شد.

    یافته ها

    5/34 درصد افراد مورد مطالعه حاملگی ناخواسته داشتند که 91/3 درصد آنها از روش های پیشگیری از بارداری استفاده می کردند. در حاملگی های ناخواسته رایج ترین روش پیشگیری از بارداری قرص های خوراکی بود (%3/40) که 7/19 درصد افراد آن را به طور صحیح مصرف می کردند. شایع ترین علت مصرف نادرست ترس از عوارض (2/42 درصد) بود. سن، سطح تحصیلات و وضعیت اقتصادی با شکست رابطه معنی دار داشت (05/0p<).

    نتیجه گیری

    از آنجا که پرمصرف ترین روش قابل برگشت پیشگیری از بارداری قرص های ترکیبی هستند و مهم ترین عامل شکست ترس از عوارض است، آموزش مصرف صحیح و اطمینان دادن به مصرف کنندگان در خصوص عوارض دارو می تواند از بسیاری موارد بارداری ناخواسته پیشگیری کند.

    کلیدواژگان: حاملگی ناخواسته، پیشگیری از بارداری، قرص های خوراکی جلوگیری از بارداری، شکست
  • محمود وکیلی، الهه شیرزاد، محبوبه نبی نژاد صفحه 7
    مقدمه
    وزن بدن از شاخص های تعیین کننده سلامت است. از جمله عوارض چاقی که در مطالعات متعدد مورد بررسی قرار گرفته، رابطه چاقی و ناباروری است. این پژوهش به منظور مقایسه چاقی در زنان بارور و نابارور انجام گرفت.
    روش کار
    این مطالعه توصیفی- تحلیلی به روش مورد- شاهدی انجام شد. تمام زنان نابارور مراجعه کننده به مرکز ناباروری یزد (182 نفر) از دی 1384 تا تیر 1385 به عنوان گروه مورد و گروه شاهد (189 نفر) با استفاده از نمونه گیری چند مرحله ای از بین زنان بارور چهار مرکز بهداشتی- درمانی یزد انتخاب شدند. داده ها با کمک پرسشنامه، مصاحبه و اندازه گیری تکمیل شد. در این تحقیق از آزمونt برای مقایسه میانگین ها، آزمون آنالیز کواریانس برای کنترل متغیر مخدوش کننده سن، آزمون مجذور کای برای مقایسه درصدها و از ضریب همبستگی پیرسون برای سنجش همبستگی متغیرهای کمی استفاده شد. جهت انجام عملیات و تحلیل آماری از نرم افزار SPSS (نسخه 14) استفاده شد.
    یافته ها
    میانگین شاخص توده بدنی در زنان نابارور بیشتر از زنان بارور بود، اما این اختلاف از نظر آماری معنی دار نبود (52/0=p). %4/62 شامل 118نفر از زنان نابارور و 113نفر از زنان بارور) اضافه وزن داشته یا چاق بودند و. %2/92 شامل 156 نفر از زنان نابارور و 177 نفر از زنان بارور نسبت دور کمر به دور باسن بزرگ تر یا مساوی 8/0 داشتند اما اختلاف این نسبت بین دو گروه مورد و شاهد معنی دار نبود (09/0=p). میانگین دوره قاعدگی در زنان نابارور به طور معنی داری کوتاه تر بود (000/0=p). %50 از زنان نابارور کاهش وزن اخیر را ذکر کردند ولی این میزان در گروه بارور%42/0 بود (000/0=P).
    نتیجه گیری
    در مجموع در مطالعه حاضر برخلاف سایر مطالعات قبلی ارتباطی بین چاقی و ناباروری وجود ندارد که احتمالا به علت رژیم های درمانی و کاهش وزن اخیر در گروه زنان نابارور مراجعه کننده به مرکز ناباروری است.
    کلیدواژگان: چاقی، ناباروری، شاخص توده بدنی، نسبت دور کمر به باسن
  • فریده اخلاقی، منیره پورجواد، دکترسودابه جعفری صفحه 14
    مقدمه
    بسیاری از زنان در دوران بارداری نگران درد زایمان بوده و این نگرانی باعث تمایل آنان به انجام سزارین می شود. امروزه از روش های مختلف دارویی و غیردارویی برای کاهش درد زایمان استفاده می شود، این مطالعه با هدف بررسی اثر تغییر وضعیت قرارگیری زنان در فاز فعال زایمان روی میزان شدت احساس درد زایمان انجام شد.
    روش کار
    این کار آزمایی بالینی روی 400 زن در فاز فعال زایمانی که به روش مبتنی بر هدف انتخاب شده بودند انجام شد. نمونه ها پس از پرکردن پرسشنامه و ثبت مشخصات فردی، ابتدا در وضعیت نشسته قرار گرفته و بعد از 15 دقیقه به حالت خوابیده به پشت تغییر وضعیت می دادند. تغییر وضعیت هر 15 دقیقه یک بار بین این دو حالت تکرار شد و شدت درد کمر و شکم در هر وضعیت با استفاده از خط کش درد تعیین و ثبت شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS(نسخه 11) و آزمون های t مستقل و مجذور کای تحلیل شد.
    یافته ها
    دراکثر زنان مورد مطالعه در وضعیت نشسته میزان درد کمر و شکم کمتر از حالت خوابیده به پشت بود و با تغییر وضعیت قرارگیری از حالت نشسته به وضعیت خوابیده به پشت میزان شدت احساس درد بیشتر شد. بین تغییر وضعیت قرارگیری زن در حال زایمان و میزان احساس درد در شکم و کمر در فاز فعال زایمان ارتباط معنی داری وجود داشت (000/0p=).
    نتیجه گیری
    وضعیت نشسته می تواند باعث کاهش احساس درد در کمر و شکم و تغییر شدت درد از شدید به متوسط و از متوسط به خفیف در فاز فعال زایمان شود.
    کلیدواژگان: وضعیت نشسته، وضعیت خوابیده به پشت، درد زایمان
  • زرین آجودانی، پروانه حیدری، صدیقه نصرالهی صفحه 20
    مقدمه
    چگونگی و زمان انجام مداخلات به منظور کنترل سیر زایمان از مواردی است که تصمیم گیری در مورد مراقبت های حین زایمان را دچار مشکل می نماید. پژوهش حاضر با هدف تعیین نتایج حاصل از استفاده پارتوگرام برای کنترل سیر زایمان به منظور تشخیص موارد غیر طبیعی و انجام مداخله در زمان مناسب انجام شد.
    روش کار
    در این کارآزمایی بالینی آینده نگر، 200 خانم نخست زا مراجعه کننده به بیمارستان البرز کرج در سال 85-1384 به صورت تصادفی به دو گروه تجربی و شاهد تقسیم شدند. در گروه تجربی اداره زایمان براساس پارتوگرام و در گروه شاهد تصمیم گیری کنترل سیر زایمان بدون توجه به پارتوگرام انجام شد. اطلاعات جمع آوری شده با نرم افزار SPSS (نسخه 13) تحلیل شد و برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های t مستقل، مجذورکای و من ویتنی استفاده شد.
    یافته ها
    میانگین طول مدت مرحله اول زایمان در گروه تجربی (8/33 ±71/208 دقیقه) به طور معنی داری از گروه شاهد (3/20±26/289 دقیقه) کوتاه تر بود (0001/0p=) ولی میانگین طول مدت مرحله دوم زایمان در گروه تجربی اختلاف معنی داری با گروه شاهد نداشت. میانگین طول مدت کل زایمان در گروه تجربی از نظر آماری کوتاه تر بود (0001/0p=). همچنین میزان انجام زایمان سزارین بطور معنی داری در گروه تجربی بیشتر بود (042/0=p). آپگار دقیقه یک به طور معنی داری در گروه تجربی بیشتر بود. (014/0p=).
    نتیجه گیری
    استفاده از پارتوگرام قادر است با اصلاح زمان مداخله در سیر و کاهش طول مدت زایمان از عوارض زایمان طولانی پیشگیری نموده و به عنوان یک ابزار به منظور کنترل سیر زایمان به تصمیم گیری صحیح و چگونگی مراقبت های حین زایمان کمک نماید.
    کلیدواژگان: آپگار، پارتوگرام، کنترل زایمان
  • نفیسه ثقفی، نیره خادم *، ترانه مهاجری، محمد تقی شاکری صفحه 28
    مقدمه

    زایمان زوردس به تولد قبل از هفته 37 حاملگی اطلاق می شود که عامل دوسوم موارد مرگ ومیر پره ناتال و یکی از مشکلات علم مامایی است و یکی از عوامل موثر بر آن را عوامل هورمونی می دانند. پروژسترون یکی از هورمورن های مترشحه از جفت و موثر در حفظ حاملگی است. هدف از این تحقیق بررسی اثر 17 α-هیدروکسی پروژسترون کاپروات در پیشگیری از زایمان زودرس یود.

    روش کار

    این کارآزمایی بالینی مداخله ای روی 100 خانم باردار با سابقه زایمان زودرس مراجعه کننده به کلینیک مامایی بیمارستان قائم(عج) وابسته به دانشگاه علوم پزشکی مشهد طی سال های 1386 تا 1387 انجام شد. بیماران به صورت تصادفی به دو گروه تقسیم شدند و در گروه مورد آمپول 250 میلی گرمی 17 α-هیدروکسی پروژسترون کاپروات از هفته 16 تا 37 بارداری به صورت هفتگی تزریق عضلانی شد و در گروه کنترل مراقبت پره ناتال به طور معمول انجام شد. سپس نتایج حاملگی اخیر در دو گروه مقایسه شد. داده ها به کمک آزمون tمستقل و مجذورکای با نرم افزارSPSS (نسخه 11) تحلیل شد.

    یافته ها

    میانگین سن حاملگی اخیر در گروه دریافت کننده پروژسترون 36 هفته و در گروه کنترل 32 هفته بود. وزن نوزاد به دنیا آمده در گروه کنترل 2299 گرم و در گروه دریافت کننده پروژسترون 2695 گرم بود که از نظر سن حاملگی و وزن زمان تولد بین دو گروه اختلاف معنی دار وجود داشت (05/0p<).

    نتیجه گیری

    تزریق هفتگی آمپول 17 α-هیدروکسی پروژسترون کاپروات به خانم های باردار دارای سابقه زایمان زودرس باعث کاهش میزان زایمان زودرس و بهبود وزن هنگام تولد می شود.

    کلیدواژگان: 17 α، هیدروکسی پروژسترون کاپروات، زایمان زودرس، سن حاملگی، وزن تولد
  • فرشته مرادی، مرضیه اکبرزاده، محمدحسین دباغ منش، دکترپیمان جعفری، محمد ابراهیم پارسانژاد صفحه 34
    مقدمه

    سندرم تخمدان پلی کیستیک از شایع ترین اختلالات غدد درون ریز در میان زنان است. علاوه بر بیماران خویشاوندان درجه اول آنان نیز در معرض اختلالاتی چون چاقی، مقاومت به انسولین، هایپرانسولینمی، اختلالات چربی های خون، پرفشاری خون، دیابت تیپ 2 و اختلال تحمل گلوکز هستند. مطالعه حاضر با هدف بررسی میزان سندرم متابولیک در وابستگان درجه اول بیماران مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک انجام شد.

    روش کار

    این پژوهش مورد- شاهدی روی 34 نفر از خواهران و برادران افراد مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک مراجعه کننده به درمانگاه های زنان وابسته به دانشگاه علوم پزشکی شیراز در سال 1386 و 34 نفر به عنوان گروه کنترل انجام شد. نمونه گیری آسان و به روش مبتنی بر هدف بود. پس از اندازه گیری فشارخون و قد و وزن، نمونه خون برای بررسی سطح سرمی انسولین، قند خون ناشتا و دوساعته، تستوسترون و لیپوپروتئین ها گرفته شد. سندرم متابولیک طبق شاخص های IDF ATPIII و مقاومت به انسولین طبق نمایه های QUICKI و HOMA اندازه گیری شد. داده ها با آزمون های t مستقل، مجذور کای و آزمون کاپا به کمک نرم افزار SPSS (نسخه 5/11) تحلیل شد.

    یافته ها

    میانگین قند خون ناشتا، تستوسترون خون، LDL خون و تری گلیسرید در خواهران و برادران گروه کنترل کمتر از گروه آزمایش بود و این تفاوت از لحاظ آماری معنی دار بود (05/0p<). سندرم متابولیک، مقاومت به انسولین و انسولین ناشتا تفاوت آماری معنی داری در دو گروه نداشت (05/0<p).

    نتیجه گیری

    وابستگان درجه یک زنان مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک به خصوص خواهران و برادران آنها در معرض خطر ابتلا به افزایش قند خون و اختلال سطح چربی های خون هستند.

    کلیدواژگان: سندرم متابولیک، تخمدان پلی کیستیک، مقاومت به انسولین، اختلال تحمل گلوکز
  • انسیه جنابی، زهرا قدسی صفحه 44
    مقدمه
    قرص های خوراکی پیشگیری از بارداری شایع ترین روش پیشگیری در سراسر جهان هستند. با توجه به شیوع بالای استفاده از این روش تداوم آن زیاد نیست. اختلالات خلق و خو به عنوان یکی از اثرات قرص های خوراکی پیشگیری از بارداری مطرح است به طوری که از عوامل موثر در عدم تداوم استفاده از قرص های خوراکی پیشگیری از بارداری به شمار می رود. هدف از این تحقیق بررسی ارتباط بین استفاده از قرص های پیشگیری و ایجاد افسردگی در زنان بود.
    روش کار
    این مطالعه توصیفی روی 410 زن در فاصله اردیبهشت تا مهرماه سال 1388 در بیمارستان تامین اجتماعی شهر همدان انجام شد. نمونه ها با روش تصادفی سیستماتیک انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه 205 نفری مصرف کننده قرص و بدون مصرف قرص قرار گرفتند. اطلاعات مورد نیاز به کمک پرسش نامه دوقسمتی حاوی اطلاعات جمعیت شناختی و پرسش نامه استاندارد افسردگی ثبت شد. از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 14) و آزمون مجذورکای و فیشر برای تجزیه و تحلیل داد ها استفاده شد.
    یافته ها
    بین مصرف قرص های خوراکی پیشگیری از بارداری و نمره افسردگی ارتباط معنی داری وجود داشت (006/0=p) و همچنین بین تداوم مصرف قرص های خوراکی پیشگیری از بارداری و نمره افسردگی ارتباط معنی داری وجود داشت (01/0=p).
    نتیجه گیری
    استفاده کنندگان قرص های خوراکی پیشگیری از بارداری بیشتر در معرض افسردگی قرار می گیرند.
    کلیدواژگان: افسردگی، قرص خوراکی پیشگیری از بارداری، تداوم مصرف قرص خوراکی پیشگیری از بارداری
  • سلیمان زند، محمد رفیعی، اشرف زمان صفحه 48
    مقدمه
    مطالعات محدودی برای اثبات اثرات مختلف ورزش بر کمردرد در زنان انجام شده است. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر انجام ورزش مناسب و وضعیت بدنی صحیح در هنگام فعالیت های روزانه دوران بارداری طراحی شد.
    روش کار
    این پژوهش یک مطالعه تجربی است که در سال 1388روی 132 نفر از خانم های باردار مراجعه کننده به مراکز بهداشتی- درمانی و مطب های متخصصین زنان و زایمان شهر اراک که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند، انجام شد. شرکت کنندگان با استفاده از روش تخصیص بلوکی به دو گروه مورد و شاهد تقسیم شدند. پژوهش در چهار مرحله اخذ شرح حال، تعلیم، اجرا و ارزیابی نهایی انجام شد. داده ها با آزمون های آماری توصیفی و تحلیلی به کمک نرم افزارSPSS (نسخه 11) تجزیه و تحلیل شد.
    یافته ها
    اکثر زنان در هر دو گروه نوع درد را یک طرفه، در ناحیه پایین کمر و با ماهیت تیرکشنده به صورت متناوب گزارش کردند. %2/18 گروه مورد و %6/36 گروه کنترل مبتلا به کمردرد دوران بارداری بودند (05/0p<). در گروه کنترل %8/31 بلند کردن جسم سنگین، راه رفتن و ایستادن طولانی را تواما و همچنین فعالیت روزانه را به تنهایی عامل موثر بر درد گزارش کردند.
    نتیجه گیری
    ورزش در دوران بارداری موجب حذف کمردرد نمی شود، اما کنترل عوامل موثر بر آن در کاهش کمر درد این دوران مفید است.
    کلیدواژگان: کمردرد، فعالیت روزانه، حرکات ساده ورزشی، حاملگی
|
  • Nezhat Mousavifar, Leili Hafizi, Hami Ashraf Page 1
    Introduction

    Unintended pregnancy leads to unpleasant physical and psychological outcomes in both infant and mother. Unfortunately, many of these pregnancies are seen in women who use reliable contraceptive methods such as oral contraceptive pills. The aim of current study was to investigate the prevalence of oral contraceptive pills (OCP) in unintended pregnancies and the factors associated with its failure.

    Methods

    This descriptive-analytical study was conducted on 1000 pregnant women who referred to the obstetrics ward of Imam Reza hospital in Mashhad for labor from 2007 to 2008. A questionnaire was used for obtaining the demographics and type of contraception. Then mothers who had used oral contraceptive pills were asked for their applied methods. Data were analyzed by SPSS 11.5 software.

    Results

    34.5% of studied women had unintended pregnancy that 3.91% had used contraceptive methods. The main method used in unintended pregnancies was OCP (40.3%). In OCP consumers, just 19.7% used OCP correctly. Fear of complications was the most prevalent cause of wrong use (42.2%). Other factors associated with OCP failure were age, education level and economic state which had significant relationship with failure (p<0.05).

    Conclusion

    Since OCP use is the most common contraception method and fear of complications is the most important cause of failure, training the correct method of OCP use and informing consumers about complications should be emphasized.

  • Mahmood Vakili, Elahe Shirzad, Mahboobeh Nabinejad Page 7
    Introduction
    Body weight is a health determinating indicator in human beings. Several studies have examined the association between obesity and infertility. This study was conducted in order to compare obesity in fertile and infertile women.
    Methods
    This descriptive-analytical study was carried out by case-control design. The case group (N=182) were chosen from Yazd infertility center and the control group (N=189) were chosen by multi stages sampling method at 4 health care clinics in Yazd during Jan to July 2006. Data were collected by a questionnaire which was completed by interview and measurement. The data was analyzed with SPSS 14 software and inferential statistical tests.
    Results
    Body mass index and waist to hip ratio were higher in infertile women but this difference was not significant (p=0.52). 62.4% of samples were overweight or obese including 118 infertile and 113 fertile women. In addition, waist to hip ratio in92.2% of women including 156 Infertile and 177 fertile women was equal or more than 0.8, but the difference between the two groups was not statistically significant (p=0.09). The average duration of menstruation was significantly shorter for infertile women (p=0.000). 50% of infertile women mentioned a recent weight loss but only 0.42% mentioned in fertile group (p=0.000).
    Conclusion
    The relation between obesity and infertility is not confirmed in this study, which is not consistent with similar study results. This issue seems to be due to the diets and recent weight loss in majority of infertile women who referred to the studied infertility center.
  • Farideh Akhlaghi, Monireh Pourjavad, Soudabeh Jafari Page 14
    Introduction
    Majority of women is worried about labor pain during pregnancy and it leads to their interest in cesarean section. Today, different medical and non-medical treatments are used to decrease labor pain. This research was conducted to investigate the effect of different positions on the intensity of labor pain in women who were in active phase of labor.
    Methods
    This clinical trial was done on 400 women who were selected by purposive sampling method and were in the active phase of labor. First a questionnaire was filled for them based on demographic characteristic and then they were requested to sit down and sleep in supine position intermittently every15 minutes. Severity of pain in abdomen and back was determined by pain scale and recorded data was analyzed by SPSS 11 software and student t-test and Chi-square test.
    Results
    In most of women back pain and abdominal pain was lower in sitting position and by changing position from sitting to supine, intensity of pain sensation increased.Significant relation was observed between back pain and abdominal pain in active phase (p=0.000).
    Conclusion
    Sitting position can decrease pain sensation in back and abdomen and therefore, change in severity of pain from severe to moderate and moderate to mild in active phase of labor.
  • Zarrin Ajoodani, Parvaneh Heidari, Sedigheh Nasrollahi Page 20
    Introduction
    Manner and time of intervening labor management causes difficulty in decision making in labor cares. This study was conducted to assess the result of using partogram in labor management and recognition of abnormal labor and appropriate intervention time.
    Methods
    In this prospective clinical trial, 200 primigravid women who admitted in Alborz hospital of Karaj in 1995-1996 were randomly divided into case group and control group. Partogram was recorded for all patients and in the case group, decision-making was based upon the resulting curve, but in control group decision making was based on routine care without using partogram. Collected data were analyzed by using SPSS 13 software and t-test, Chi-square test and Mann-Whitney test.
    Results
    Mean length of first stage of labor in case group (208.71±33.8) was significantly lower than control group (289.26±20.3) (P=0.0001), but mean length of second stage of labor was not significantly different in two groups. Total length of labor was significantly shorter in case group (P=0.0001). There was significantly higher rate of cesarean section in case group (p=0.042). First minute Apgar score was significantly higher in the case group (p=0.014).
    Conclusion
    Partogram, causes a decrease in length of labor and corrects the time of intervention and is beneficial in better decision making in labor management and therefore reduces the complications of abnormal and prolonged labor and is useful as a means of labor management in correct decision making in labor cares.
  • Nafiseh Saghafi, Nayereh Khadem, Taraneh Mohajeri, Mohammad Taghi Shakeri, Marjan Amini Page 28
    Introduction

    Preterm delivery accounts for preterm labor or birth before 37th weeks of gestation that is the cause of two third of prenatal mortality and one of the problems in obstetrics and hormonal factors are reported to be effective. Progesterone is a placental hormone and effective in maintaining pregnancy. The aim of this study was to evaluate the efficacy of 17α-hydroxyprogesterone caproate in preterm delivery prevention.

    Methods

    This interventional clinical trial was performed on 100 pregnant women who referred to obstetrics clinic of Ghaem hospital affiliated to mashhad university of medical sciences during 2007 to 2008. They were randomly divided into two groups of 50 cases and 50 controls. The case group received intramuscular 250 mg 17α-hydroxyprogesterone caproate injection weekly at 16th up to 37th week of gestational. In control group, routine prenatal cares was performed and then pregnancy outcomes were compared in two groups. Data was analyzed using student t-test and chi square test by SPSS 11 software.

    Results

    Mean gestational age was 36 weeks in case group and 32 weeks in control group. Mean birth weight was 2299 grams in case group and 2695 grams in control group. Ggestational age and birth weight had significant difference in two groups (p<0.05).

    Conclusion

    Weekly administration of 17α-hydroxyprogesterone caproate in pregnant women with history of preterm delivery decrease preterm labor and induced improvement of birth weight.

  • Fereshteh Moradi, Marzieh Akbarzadeh, Mohammad Hosein Dabbagh Manesh, Peyman Jafari, Mohammad Ebrahim Parsa Nejad Page 34
    Introduction

    Polycystic ovarian syndrome is one of the most prevalent endocrine disorders among women. In addition to patients, their first degree relatives are exposed to some risk factors such as obesity, insulin resistance, hyperinsulinemia, hypertension, diabetes mellitus type 2, abnormal lipoproteins and impaired glucose tolerance. This study was conducted in order to investigate the rate of metabolic syndrome in first degree relatives of polycystic ovarian syndrome patients.

    Methods

    This case-control study was conducted on 34 person of first degree relatives of polycystic ovarian syndrome patients who referred to health centers affiliated to Shiraz University of Medical Sciences in 2007 as case group and 34 normal individuals who were selected as control group. Sampling was done on simple purposive. After registering their blood pressure, height and weight, a blood sample was obtained from all participants in order to assay their serum insulin, fasting blood sugar, 2hpp glucose, testosterone and lipoproteins. Metabolic syndrome and insulin resistance were investigated according to IDF ATPIII and QUICKI, HOMA criteria, respectively. Data were analyzed by independent t-test and Fisher's exact test as well as chi square using SPSS 11.5 software.

    Results

    The mean of fasting blood sugar, serum testosterone, LDL were significantly lower in control group first degree relatives (p<0.05). The amounts of insulin resistance, metabolic syndrome and fasting insulin didn’t have significant difference between the two groups (p>0.05).

    Conclusion

    The first degree relatives of polycystic ovarian syndrome patients are exposed to high blood glucose and impaired lipoprotein levels.

  • Ensiyeh Jenabi, Zahra Ghodsi Page 44
    Introduction
    Oral Contraceptive Pills (OCPs) are the most commonly form of reversible contraception used throughout the world. While use is prevalent, discontinuation rate of oral OCP is high. Mood disturbance has been identified as a side effect of OCP use and is of such concern to many women that is has resulted in their discontinuation of OCP use. The purpose of this study was to investigate the correlation of oral contraceptive pills and depression in women.
    Methods
    This descriptive study was performed on 410 women who referred to Tamin-Ejtemaei hospital of Hamadan from May to October 2009. Samples were selected using by randomized systematic method and were randomly divided into OCP (205) and non-OCP (205) groups. The assessment tool was two-part questionnaire containing the demographics data and short depression scale data. Data were analyzed by Chi-square and fisher’s test and using SPSS 14 software.
    Results
    There was significant correlation between OCP use and depression score (p=0.006) and difference between depression score and increase of OCP use duration was significant (p=0.01).
    Conclusion
    OCP users might be more vulnerable to depression.
  • Solyman Zand, Mohammad Rafiei, Ashraf Zamani Page 48
    Introduction
    Few studies have been done to demonstrate the effect of various supplements and exercises on women's backache. This research was carried out in order to investigate the effect of appropriate exercises and correct body posture while daily activity in pregnant women.
    Methods
    This experimental study was conducted on 132 pregnantwomen who referred to health and treatment centers and gynecologists of offices in year 2009 who were selected by available sampling method. Participants were divided into two groups by block method. The research was performed at four stages of history taking, training, implementation and final assessment. Data was analyzed using descriptive and inferential statistical methods by SPSS 11 software.
    Results
    Most of women in two groups emphasized that their backache was unilateral, low set, stabbing and alternating. 18.2% of the case group and 36.6% of the control group experienced backache during pregnancy (p<0.05). In addition, 31.8% of women mentioned lifting of heavy objects, long time walking and standing together and daily activities alone as a factor effective on their pain.
    Conclusion
    Doing exercises during pregnancy period does not eradicate backache but is beneficial in reducing backache by controlling its etiologic factors.